احساس کردم من و پدرش موفق شدهایم با رفتارمان، ترس و اضطراب امتحان را در او از بین ببریم...اما همان لحظه یاد خودم افتادم؛ زمانی که از شنیدن اسم امتحان (حتی زمانی که دانشجو بودم) از ترس قالب تهی میکردم! ولی حالا خوشحالم که دخترم هیچ ترسی از امتحان ندارد. اضطراب امتحان یکی از مشکلاتی است که بسیاری از دانشآموزان و حتی والدین آنها به آن دچار هستند. فصل امتحانات - که به خاطر بارش برف کمی هم عقب افتاده است- بهانهای شد تا برای آشنایی با اضطراب امتحان، علائم و راهکارهای کنترل آن، با دکتر افشین یداللهی - روانپزشک - گفتوگویی داشته باشیم که از نظرتان میگذرد.
همه ما تعریفی از اضطراب و علائم آن در ذهنمان داریم اما فکر میکنم اگر تعریف دقیقتری از آن بدانیم، راحتتر میتوانیم آن را شناسایی و کنترل کنیم. موافقاید بحث را از همینجا شروع کنیم؟
اضطراب، یکی از حالتهای روحی ـ روانی است که همه ما آن را بارها تجربه کردهایم؛ حالتی که گاهی برایمان مفید بوده است و مثل عاملی محرک باعث پیشرفت و گاهی باعث از بین رفتن همه تلاشها و برنامههایمان شده است. تجربه اضطراب هم برای هر کس خاص و متفاوت است؛ با وجود اینکه علائم آن تقریبا در همه افراد مشابه است.
اضطراب گاهی ناشی از یک نگرانی نامشخص است که به آن اضطراب منتشر میگویند. در مواردی هم دلیل مشخصی برای آن وجود ندارد؛ مثل قرار گرفتن در شرایط یا موقعیتی خاص؛ شرایطی که به هر شکل امنیت روحی ـ روانی یا جسمی ما را تهدید میکند. اضطراب، واکنشی به این تهدید است. موضوع گفتوگوی ما یعنی امتحان دادن هم یکی از همین شرایط استرسزاست.
علائم اضطراب معمولا در همه افراد شبیه به هم است ولی بعضی علامتها با شدت و ضعف بیشتری در افراد مختلف دیده میشود. تپش قلب، تعرق، لرزش دست و صدا، احساس تنگی نفس، رنگ پریدگی، تغییر در نحوه اجابت مزاج، افت فشار، بیخوابی، پراشتهایی یا بیاشتهایی، استفراغ و حالت تهوع و... همگی از علامتهای اضطراب است. در ضمن، درد عضلانی هم میتواند یکی از علائم اضطراب باشد؛ این حالت حتی در اضطراب مثبت هم دیده میشود.
- اضطراب مثبت؟
بله، اگر اضطراب در حدی باشد که بتواند تمرکز و توان ذهنی دانشآموز را افزایش بدهد و او را وادار به انجام کارها با سرعت و دقت بیشتری کند، اضطراب مثبت است. کسی که امتحان دارد باید تکالیف و وظایفی را در زمان مشخصی انجام دهد؛ اگر هیچ اضطرابی نداشته باشد، تمرکز و انگیزه لازم برای انجام بموقع این کارها را از دست میدهد و موفق نمیشود؛ بنابراین درصدی از اضطراب که باعث افزایش حس مسئولیتپذیری شود، مفید و بیش از این مقدار، مخرب است.
- بنابراین اضطراب لازم است اما در حد یک محرک برای فعالیت بیشتر...
دقیقا، اضطراب زیاد باعث اختلال در حافظه، ناتوانی در استفاده از آموختهها، از بین رفتن تمرکز و... میشود. بگذارید با یک مثال، مسئله را دقیقتر بررسی کنیم؛ دانشآموزی که ورقه امتحان را سفید میدهد، در اثر اضطراب به این حالت دچار شده است. این حد از اضطراب، همان اضطراب منفی و مخرب است که پیش از رسیدن به این مرحله باید جلوی آن را گرفت و این وظیفه والدین است. البته به شرط آنکه پدر و مادرها با رفتارشان عامل اضطراب نباشند!
- به اصل قضیه اشاره کردید... بخشی از اضطراب بچهها، ناشی از رفتار والدین در زمان امتحانات است که فکر میکنم این مسئله خیلی هم پررنگ شده...
رفتار پدر و مادرها یکی از اصلیترین دلایل ایجاد و انتقال اضطراب به بچههاست. پدر و مادرهای «حمایتگر» یکی از گروههایی هستند که با رفتارشان بیشترین اضطراب را به فرزندشان منتقل میکنند. علاوه بر این، آنها فرصت تجربه کردن، استقلال و یاد گرفتن را از بچه سلب میکنند. حمایتهای دائمی آنها همراه با تذکرهای پی در پی، باعث اضطراب، کلافگی و سردرگمی بچه میشود.
بعضی از والدین هم که ذاتا افراد مضطربی هستند، نگرانیشان را با پرسشهای مکرر درباره نمره، درس، امتحان یا حتی پرسیدن درباره کوک کردن ساعت برای بیدار شدن بموقع فرزندشان، نشان میدهند. اضطراب مثل یک بیماری واگیردار به راحتی از فرد مضطرب به دیگران منتقل میشود و والدین با این رفتارها، اضطرابشان را به فرزندشان منتقل میکنند.
- تذکرهای والدین چطور؟ یا مثلا درس پرسیدن که نوعی تذکر و مداخله است؟
اگر دائما از شما بپرسند: خوب درس خواندی؟ همهنکات را بلدی؟ درسها را مرور کردی؟ فکر میکنی سؤالها و تستها را خوب جواب میدهی؟ و... چه حسی به شما دست میدهد؟ مضطرب و کلافه نمیشوید؟ [11 توصیه برای کاهش اضطراب امتحان] والدین «وسواسی» با این پرسشهای مکرر باعث آزار فرزندشان میشوند. تذکرهای بیامان والدین هم یکی از عوامل اضطرابآور است. درس پرسیدن هم بله، نوعی مداخله در روند طبیعی درس خواندن بچههاست. پدر و مادرها میخواهند با این کار، وضعیت تحصیلی فرزندشان را کنترل کنند تا او به کمال مطلوبی که در ذهن پدر و مادر هست، برسد ولی این روش درستی نیست.
- یعنی پدر و مادر نباید کنترلی روی درس و تحصیل فرزندشان داشته باشند و روی موفقیت تحصیلی او تاکید کنند؟
اینکه والدین بخواهند فرزندشان بهترین باشد، بد که نیست؛ خیلی هم عالی است اما برای رسیدن به هر خواستهای، راههای خوب و بد وجود دارد. اگر قرار باشد راهنمایی و جهتدهی والدین شکل اجبار و تهدید به خودش بگیرد، نهتنها کارساز نیست بلکه نتیجه معکوس خواهد داشت.
به این ترتیب، نه تنها فرزندمان موفق نشده بلکه به فردی کمالگرا، مضطرب، افسرده و عصبی تبدیل میشود. ببینید، بعضی از پدر و مادرها آنقدر روی نمره و درس و شاگرد اول شدن تاکید میکنند که فرزندشان را به «احساس گناه» دچار میکنند و او فکر میکند هر کاری که میکند یا هر نمرهای که میگیرد، انتظار والدیناش را برآورده نکرده است؛ این احساسهای نامطلوب، همگی عاملی برای ایجاد و تشدید اضطراب در بچهها بهویژه در زمان امتحانات است.
کنترل کردن باید به شکل نامحسوس و صحیح انجام شود تا بچه را وارد «چرخه بحران» نکند؛ به این معنی که فرزند ما سعی میکند برای جبران کمبودهای گذشته این بار نمره خوبی بگیرد یا شاگرد اول شود؛ همین مسئله بچه را دچار اضطراب میکند و این اضطراب مانع از موفقیت او میشود و... این چرخه شکست و تلاش برای جبران، آنقدر ادامه مییابد که در نهایت بچه دچار بحران روحی ـ روانی میشود.
باید استعدادهای فرزندمان را به درستی شناسایی کرده و روی همانها تمرکز و سرمایهگذاری کنیم. از طرفی، آرامش فرزندمان را به هر شکل ممکن فراهم کنیم؛ حتی اگر خودمان درگیر بعضی مشکلات هستیم... کمکردن جروبحثهای شخصی یا مرتبط با فرزند، یکی از مهمترین راههای حفظ آرامش خانه است. اختلافنظر پدر و مادر درباره تعلیم و تربیت بچه، یکی از مخربترین مسائل بین والدین است که نتیجهای جز افسردگی، سردرگمی، اضطراب و افت تحصیلی دانشآموز ندارد.
- گاهی با وجود شرایط مناسب منزل و آرامش پدر و مادر، باز هم دانشآموز دچار اضطراب میشود. در این موارد، درمان دارویی میتواند یکی از راههای رفع مشکل باشد؟
اگر با روشهای غیردارویی مثل ورزشهای آرامبخش و... مشکل برطرف نشد، درمان دارویی میتواند یکی از راههای درمان اضطراب باشد اما درباره مصرف دارو چند نکته را فراموش نکنیم؛ اولا اینکه دارو حتما باید با تجویز «روانپزشک» مصرف شود، در ثانی باید حداقل یک تا یک ماه و نیم قبل از شروع امتحانات، مصرف دارو شروع شود تا در صورت بروز عوارض نامناسب، روانپزشک با تعویض نوع دارو یا میزان مصرف آن (دوز مصرف)، مشکل را برطرف کند و در نهایت اینکه هیچ دارویی نباید برای اولین بار شب امتحان مصرف شود؛ چون عوارض و اثرات آن معلوم نیست و ممکن است دانشآموز را سرجلسه امتحان به مشکلات متعددی دچار کند.
- و جمعبندی نهایی شما...
اول از همه پدر و مادر باید اضطرابشان را کنترل کنند و امتحان را اینقدر بزرگ و مهم جلوه ندهند که همه خانواده درگیر آن بشوند. هر چقدر والدین و درنتیجه محیط خانه آرامتر باشند، بچه راحتتر درس میخواند. نصیحتهای بیاندازه و خستهکننده و پرسشهای مکرر درباره امتحان را کنار بگذاریم. دائما شیوه درس خواندن یا نمره گرفتن دیگران یا حتی خودمان را با او مقایسه نکنیم. بگذاریم فرزندمان خودش باشد؛ گاهی پدر و مادرها فراموش میکنند که هیچکس کامل و بیعیب و نقص نیست.
اگر پدر و مادر استعدادهای فرزندشان را شناسایی کنند و در کنار درس، او را به فراگیری و تکمیل آنچه دوست دارد تشویق کنند، استعداد فرزندشان شکوفا میشود. وقتی دانشآموزی اضطراب، آن هم اضطراب غیرطبیعی و ناشی از عوامل بیرونی مثل اضطراب ناشی از رفتار نامناسب والدین یا اولیای مدرسه را تجربه میکند، نمیتواند از معلومات و تواناییهایش آنطور که باید استفاده کند. از طرفی اضطراب، اشتیاق و علاقه او را به درس و مدرسه یا هر فعالیت دیگری از بین میبرد و کسی هم که اشتیاقی به انجام کاری نداشته باشد، در آن کار شکست میخورد. پس با ایجاد اضطراب در فرزندمان، مانع از موفقیت او نشویم.